یک تو باشی و من،،،!
تا که من، تو را،،،
به مهمانیِ تبِ تندِ شرابِ آغوشم،
جرعه جرعه،بوسه بوسه،نفس نفس،
تن به تن... دعوت بدهم،
و تو، گیجِ گیج، مستِ مست، داغِ داغ،
پر هوس، پر لذت، پر عطش،
بال در بیاوری و به آسمان هفتم
پرواز کنی...
آنگاه، آسمان که هیچ، هوا که هیچ،
پرنده که هیچ، عصر که هیچ،
آدینه که هیچ، شراب که هیچ،
حتی خودِ خورشید هم....
به گرمایش شک کند!!!
که من با شهریورِ داغِ آغوشم،
تو را به جشنِ نورها، تا خودِ آسمانِ هفتم
چه عاشقانه، میرسانم.
بازدید : 232
شنبه 23 آبان 1399 زمان : 12:38